قبول نکردن دین و سر باززدن از پذیرفتن عقاید دینی اوایل معمولاً به خاطر توجیه ناپذیر بودن و یا مسخره بودن معجزات بوده است، اما امروزه (منظور از "امروزه" چیزی حدود ۳قرن پیش)گمان نمیکنم که شخص خردمندی بتواند حتی یک دلیل مناسب برای توجیه دین داشته باشد.
دیوید هیوم(ویکی)
۳قرن ازین گفته هیوم میگذرد سه قرنی که شاید دنیا باندازه همه تاریخ تغییرکرده اما هنوز دین سُر و مُر و گُنده سرجاشه حتی در جاهایی به جاه هایی رسیده که قابل تصور نبود.
من با عقل(خرد ناقصم) چند نتیجه از این گزاره گرفته ام
۱ـ تعداد خردمندان هرروز کمتر شده
۲ ـ اینکه از زمان هیوم تا همین چند وقت پیشها جمعیت زیادی مفقود بوده اند که نه خردمند بوده اند و نه بی خرد اما حالا پیدا شده اند و در حال تعیین تکلیفشان هستند.
۳ـ معنی و مفهوم خرد تغییر کرده.
دیوید هیوم(ویکی)
۳قرن ازین گفته هیوم میگذرد سه قرنی که شاید دنیا باندازه همه تاریخ تغییرکرده اما هنوز دین سُر و مُر و گُنده سرجاشه حتی در جاهایی به جاه هایی رسیده که قابل تصور نبود.
من با عقل(خرد ناقصم) چند نتیجه از این گزاره گرفته ام
۱ـ تعداد خردمندان هرروز کمتر شده
۲ ـ اینکه از زمان هیوم تا همین چند وقت پیشها جمعیت زیادی مفقود بوده اند که نه خردمند بوده اند و نه بی خرد اما حالا پیدا شده اند و در حال تعیین تکلیفشان هستند.
۳ـ معنی و مفهوم خرد تغییر کرده.